preloader

بازاریابی ویروسی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال است که هدف آن دستیابی به بیشترین تعداد ممکن از طریق شفاهی و اشتراک گذاری اجتماعی است.بازاریابی ویروسی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد – کمپین های ایمیل ویروسی، ویدیوهای ویروسی، صفحات وب ویروسی و حتی برنامه های کاربردی ویروسی برای دستگاه های تلفن همراه وجود دارد.

بازاریابی ویروسی چیست؟

هدف هر کمپین بازاریابی ویروسی ایجاد محتوایی است که احتمال به اشتراک گذاری و ارائه آن توسط کاربران شبکه های اجتماعی با پتانسیل شبکه بالا وجود دارد. بازاریابی ویروسی نام خود را از این واقعیت گرفته است که محتوا از فردی به فرد دیگر به همان روشی که ویروس در یک جمعیت پخش می شود، منتشر می شود.

یکی از ویژگی‌های متمایز کمپین‌های بازاریابی ویروسی این است که در حالی که یک کسب‌وکار ممکن است هزینه‌های اولیه را برای ایجاد و تولید محتوا متحمل شود، برای توزیع محتوا به جای یک مدل توزیع پولی، به کانال‌های اجتماعی متکی است.

اگر یک قطعه از محتوا توسط یک شخصیت محبوب رسانه های اجتماعی یا افراد مشهور به اشتراک گذاشته شود، می تواند “ویروسی شود” و منجر به هزاران یا حتی میلیون ها بازدید، اشتراک گذاری و انواع دیگر تعامل شود. هر چه یک قطعه محتوا سریعتر و بیشتر به اشتراک گذاشته شود، احتمال ویروسی شدن آن و جلب توجه ملی یا بین المللی بیشتر است.

انواع مختلف تبلیغات را با ما بخوانید 

 چه چیزی باعث می شود بازاریابی ویروسی کار کند؟ 

رسانه های اجتماعی به طور قابل توجهی قدرت و پتانسیل بازاریابی دهان به دهان و هجوم را به عنوان محرک های درآمد کسب و کار افزایش داده اند.

در گذشته، تبلیغات دهان به دهان در چارچوب مکالمات خصوصی بین خانواده و دوستان اتفاق می‌افتاد، و بازاریابی پر سر و صدا بر روش‌های ارتباطی کم‌سرعت مانند روزنامه‌ها تکیه می‌کرد تا حرف را در هر مقیاس بزرگی به گوش مردم برساند.

امروزه بازاریابی دهان به دهان از طریق کانال های بازاریابی دیجیتال انجام می شود که در آن کاربران با محتوای بازاریابی درگیر می شوند و آن را در پلتفرم های اجتماعی خود به اشتراک می گذارند. یک اشتراک گذاری در رسانه های اجتماعی می تواند صدها، هزاران یا حتی میلیون ها نفر را با لمس یک دکمه به دست آورد.

اشتراک گذاری اجتماعی نسخه قرن بیست و یکمی از دهان به دهان است – با این تفاوت که می تواند هزاران بار مؤثرتر باشد. از آنجایی که کسب‌وکارهای بیشتری به پتانسیل عظیم بازاریابی ویروسی برای دستیابی به مشتریان هدف خود پی برده‌اند، بازاریابان تلاش کرده‌اند تا درک کنند که چه عواملی در یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق نقش دارند. نظریه ای به نام مدل STEPPS شش عامل را توصیف می کند که به ویروسی شدن پیام کمک می کند.

 ارز اجتماعی

اگر اشتراک‌گذاری یک محتوا باعث می‌شود کاربر برای مخاطبانش خوب به نظر برسد، احتمال اشتراک‌گذاری آن بیشتر خواهد شد. کاربران می توانند ارز اجتماعی را از ارتباط با برند شما یا با خود محتوا یا پیام های آن بدست آورند.

محرک ها

ارز اجتماعی باعث می شود مردم در مورد محتوای ویروسی شما صحبت کنند، محرک ها آنها را در مورد آن صحبت می کنند. محرک هر نوع محرکی است که افکار و ایده ها را به یکدیگر فرا می خواند یا به هم متصل می کند. مفهوم محرک ها توضیح می دهد که چرا در زمانی که ناسا در حال سازماندهی ماموریت خود به مریخ بود، فروش آب نبات های مریخ افزایش یافت. مردم هر روز «مریخ» را در اخبار می‌دیدند و برای خرید آب‌نبات‌ها تحریک می‌شدند. بازاریابی ویروسی باید با تجارب روزانه مصرف کنندگان ارتباط برقرار کند و با آنها ارتباط برقرار کند.

احساسات

انسان ها اساساً خلقیات عاطفی هستند و پیام های احساسی بهترین برای جلب توجه ما هستند. چه این یک ویدیوی زیبا از گربه باشد یا یک کمپین برای حمایت از تحقیقات بیماری، جلب توجه مخاطبان شما گام مهمی برای به اشتراک گذاشتن محتوای شما است. احساسات به ارز اجتماعی بازمی‌گردد زیرا اشتراک‌گذاران محتوا ممکن است از حساس به نظر رسیدن یا نشان دادن نگرانی در مورد یک موضوع اجتماعی مهم، یک مزیت اجتماعی را درک کنند.

عمومی 

هنگامی که پیامی در یک مکان عمومی ارائه می شود، احتمال بیشتری وجود دارد که افراد پیام را به اشتراک بگذارند. ارائه عمومی یک پیام به عنوان اثبات اجتماعی آن پیام عمل می کند. اگر یک کاربر رسانه‌های اجتماعی ببیند که بسیاری از مخاطبین او (یا یک فرد برجسته) پیام خاصی را منتشر می‌کنند، ممکن است تمایل بیشتری به اشتراک‌گذاری آن پیام نیز داشته باشند.

 ارزش عملی

یک راه عالی برای کمک به ویروسی شدن یک پیام این است که اطمینان حاصل کنید که هنگام مصرف یا اشتراک‌گذاری، ارزش عملی دارد. مردم دوست دارند برای دیگران مفید باشند یا در یک هدف مشارکت کنند و اگر به آنها فرصت کمک به کسی را بدهد، به راحتی پیام ویروسی را منتشر می کنند.

داستان‌ها

انسان‌ها بر اساس روایت‌ها فکر می‌کنند، و چیزی در مورد یک داستان واقعاً متقاعدکننده وجود دارد که باعث می‌شود کاربران رسانه‌های اجتماعی بخواهند آن را به دوستان و مخاطبین خود پخش کنند. گفتن یک داستان عالی در مورد شرکت، محصول یا مشتریان خود در قالبی مختصر و پر تأثیر (به ویژه ویدیو) راهی عالی برای ایجاد تعامل اجتماعی است که باعث شناخت برند می شود.

مزایای آن چیست؟

در عصر رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی ویروسی می‌تواند یکی از مؤثرترین راه‌ها برای سازمان‌های سازمانی برای انتشار پیام‌های خود به مخاطبان گسترده باشد. سه مزیت کلیدی بازاریابی ویروسی وجود دارد که آن را به یک روش بازاریابی محبوب تبدیل کرده است.

بازاریابی ویروسی مقرون به صرفه است

یک کمپین بازاریابی ویروسی که به خوبی برنامه ریزی شده باشد و موفق شود، راهی مقرون به صرفه برای انتشار پیام شما به مشتریان احتمالی است. بازاریابی ویروسی تمام هزینه‌های تولید عادی مرتبط با هر کمپین بازاریابی را دارد، اما در مقایسه با روش‌های تبلیغات سنتی مانند چاپ، بیلبورد یا تلویزیون، هزینه‌های توزیع بسیار کمتری دارد.

بازاریابی ویروسی غیر تهاجمی است

برخی از روش‌های تبلیغاتی زمانی می‌توانند تهاجمی به نظر برسند که مشتریان را از دستیابی به آنچه می‌خواهند بازدارند. نمونه ای از بازاریابی تهاجمی زمانی است که مصرف کننده می خواهد یک ویدیوی یوتیوب را مشاهده کند که در پشت یک تبلیغ ویدیویی 30 ثانیه ای قرار دارد. در یک کمپین بازاریابی ویروسی، مصرف کنندگان محتوای ویروسی را مستقیماً از خانواده و دوستان خود از طریق کانال های اجتماعی دریافت می کنند. این امر به آن‌ها کنترل می‌کند که چه زمانی و چگونه محتوا را مشاهده می‌کنند و اینکه آیا در کمپین به اشتراک می‌گذارند یا شرکت می‌کنند.

بازاریابی ویروسی به مخاطبان زیادی می رسد

یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق می‌تواند به میلیون‌ها بازدید جهانی برسد، حتی توجه رسانه‌های اصلی را به خود جلب کند. آیا به یاد دارید زمانی که هر برنامه صبحگاهی در آمریکا برنامه A.L.S را اجرا می کرد. چالش سطل یخ؟ در حالی که کمپین های تبلیغاتی بین المللی با استفاده از رسانه های سنتی بسیار پرهزینه هستند، حتی یک سازمان کوچک می تواند با یک کمپین بازاریابی ویروسی هوشمندانه به مخاطبان جهانی دست یابد.

در حالی که کمپین های بازاریابی ویروسی می توانند بسیار موفق باشند، اما همیشه موفق نیستند و همیشه برای تولید سرنخ و تبدیل B2B مناسب نیستند.